ميگويند بالاخره اين طوري است ديگر، بالا و پايين دارد و اقتضاي روزگار است. يکي هنوز يارانه نقدي را واريز نکردهاند مقابل عابر بانک صف ميکشد، اما ديگري نگران است مبادا شلواري که پايش کرده از مد افتاده باشد و دوستانش او را هو کنند! يکي مدتهاست در حسرت يک وعده غذاي گرم به سر ميبرد و از سر گرسنگي فکر و خيال از سرش پريده ولي آن يکي نگران از تغذيه گربه خانگياش خواب و خوراک ندارد! يکي از وقتي يادش ميآيد لباسهاي کهنه برادر بزرگترش را پوشيده است، براي گم کردن مدادش يک کتک سير از پدرش خورده است، در سرما و گرما لاي در اتوبوس گير کرده و هيچ وقت هم از آمدن نوروز خوش حال نشده است، اما آن يکي در همه اين لحظات...
همه اين آدمها زير آسمان همين شهر و در همسايگي يکديگر زندگي ميکنند، يکي با شکمي پر و ديگري با دلي پر! آنهايي که دلشان پر است تا کنون بارها و بارها مهمان رسانههاي مختلف شدهاند و تا توانستهاند به اندازه بُرش آن رسانه فرياد برآوردهاند و خودشان را خالي کردهاند حالا اينکه گوشهاي شنوا چقدر به دادشان رسيدهاند بحث ديگري است، اما ما در اين گزارش به زندگي جماعتي سرک کشيدهايم که هميشه آنها را مرفه بيدرد خواندهايم. اين دو گروه از جوانان تنها پشت چراغ قرمز به يکديگر نزديک ميشوند، يکي داخل اتوبوس و ديگري پشت فرمان خودروي لوکس!
همه اين آدمها زير آسمان همين شهر و در همسايگي يکديگر زندگي ميکنند، يکي با شکمي پر و ديگري با دلي پر! آنهايي که دلشان پر است تا کنون بارها و بارها مهمان رسانههاي مختلف شدهاند و تا توانستهاند به اندازه بُرش آن رسانه فرياد برآوردهاند و خودشان را خالي کردهاند حالا اينکه گوشهاي شنوا چقدر به دادشان رسيدهاند بحث ديگري است، اما ما در اين گزارش به زندگي جماعتي سرک کشيدهايم که هميشه آنها را مرفه بيدرد خواندهايم. اين دو گروه از جوانان تنها پشت چراغ قرمز به يکديگر نزديک ميشوند، يکي داخل اتوبوس و ديگري پشت فرمان خودروي لوکس!
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
ارسال توسط رضا
آخرین مطالب